وَإِن يَکَادُ الَّذِينَ کَفَرُوا لَيُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِينَ

خنده های محمد علی

خنده های محمد علی

الهی که من قربونت برم با این خنده های نازت.بر عکس تمام بچه های دیگه وقتی خیلی خوابت میاد الکی الکی میخندی

دانلودش کن

جدیداًخیلی شیطون شدی  همین که دراز میکشی سریع پشت سر هم غل میخوری که دیگه تنها روی تخت نمیشه بذارمت.اینم از یه چند تا عکس قشنگ

قربون اون فیگورت برم.

یاد گرفتی با دستت به وسایل دورو برت بکوبی که صدا بده بعدشم کلی ذوق میکنی. وقتی میخوای  تلاش کنی بری جلو خیلی خنده دار تلاش میکنی  ولی نمیتونی از جات تکون بخوری دفعه بعد حتما فیلمش رو میذارم الان آماده نیس


نظرات شما عزیزان:

عمه
ساعت10:55---17 بهمن 1392
کپل طلا .اینروزا که پیش مایی اونقدر خوبه و خوش میگذره .با این که خیلی سرمون شلوغه و نگران آقاجونیم ولی وجود تو خیلی ما رو خوشحا میکنه .یاد گرفتی سینه خیز میری. وقتی هم برات آهنگ می زنیم چه دراز کشده باشی چه نشسته با کمرت مرتب قر می دی .اونقدر هیجان انگیزه که نگو.

عمه
ساعت8:29---15 بهمن 1392
جیگیل عمه.باز دوباره اومدی خونه عمه.کبد آقاجون و پیوند زدیم.سرمون حسابی شلوغه .

عمه
ساعت12:21---13 بهمن 1392
جیگیلی کپل. توقع دارم این هفته خودت تنهایی بتونی دست بزنی.پس با مامانی تمرین کن تا جمعه که می بینمت.

خاله
ساعت16:01---12 بهمن 1392
پسر منم ممللی رو خیلی دوسش داره.نمیتونه کامل اسمشو بگه واسه همین میگه مملی

عمه
ساعت8:55---10 بهمن 1392
دیروز بعد از ظهر همگی خونه عمه بودیم که یک دفعه دیدیم آقاجون اومده دنبااتون.خیلی زود شمارو برد. ظاهرا آقاجون احمد و مامانی خیلی دلشون برات تنگ شده بوده .براهمون اومد دنبایتون.

عمه
ساعت8:55---9 بهمن 1392
سلام جیگر عمه .امروز هفتمین روزه که شما مهمون مایی.اونقدر که تو این هفته تو شلوغ پلوغی بودی اونقدر جنگولک بازی یاد گرفتی.یک سره با دهنت بازی میکنی و دستای منو میگیری دست میزنی.حتما باید در هرلحظه یکی باهات بازی کنه.وقتی داریم لختت میکنیم آماده ای که برداریمت و فشار فشورت بدیم.یعنی هنوز لخت نشدی میخندی و دست و باهات و محکم تکون می دی و جیغ می کشی.

عمه
ساعت20:57---6 بهمن 1392
سلام جیگیل عمه.امروزروز چهارم که مشهدی .دیشب خونه من بودی تا ساعت 12 با هم بازی کردیم.خیلی پسر شر و وروجکی شدی.امروز با مامانی بردمتون خونه دایی حسین.الانم زنگیدم به مامانت دیدم با عمه مریم رفتین حرم.حتما الان داری اونجا خوشحالی می کنی.هر وقت می خاهیم سوار ماشین شیم یا پیاده شیم اونقدر بپر بپر میکنی و بلند بلند می خندی که آدم به وجد میاد.

عمه
ساعت8:20---5 بهمن 1392
سلام عمه .شما از 5 شنبه اومدید خونه مشهد و قراره تا آخر هفته بمونید.تازه آقاجونم دیشب برگشت خونتون.دیروز با هم رفتیم بیرون اونقدر وروجک بازی و شیطونی کردی که نگو و نپرس.آخر شب هم اونقدر با هم بازی کردیم وخندیدیم که من دیگه داشتم هلاک می شدم.قربونت برم عمه

عمه
ساعت13:11---3 بهمن 1392
سلام جیگیلی کپل.امروز اومدین مشهد و قراره 7روز اینجا بمونین.خوش میگذره ها.

عمه
ساعت13:07---26 دی 1392
سلام جیگیل عمه .برای عمه یکم خنده نگه داری شب میام ولشون کن .قربونت برم

علی آقا
ساعت16:15---24 دی 1392
شکل بچه گنده ها شدی.چه بدن و عضله ای ریختی بیرون ها!!!!! کوچولوی دندون خرگوشی

عمه نجی
ساعت16:13---24 دی 1392
قربون اون خنده های نازت برم من.

عمه
ساعت10:54---24 دی 1392
سلام جیگر عمه .لجم در اومد این دفعه در سر زدم دو نفر از من جلو زدن.عمه فدات شه جیگیلی

saminjojo
ساعت22:32---23 دی 1392
وااااااااااای چقد نازه خدا حفظش کنه

نفس هستی
ساعت22:17---23 دی 1392
سلام خانمی ماشالا چه بچه نازی خدا حفظش کنه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نمايش باکس نظرات
بستن باکس نظرات